محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

محیا فرشته دوست داشتنی ما

شیرین ترین دختر دنیا

1392/6/28 14:34
نویسنده : مامان محیا
982 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شیرین ترین دختر دنیا

با کلی خبر اومدم

نمیدونم از کجا شروع کنم

اول از شیطونی هات میگم که حسابی کلافه ام کردی آخه چند روزیه که علاوه بر سینه خیز رفتن ،چهار دست و پا هم میری البته زود خسته میشی و وسط راه نفست بند میاد

قربون اون نفسات برم مامان که بعضی موقع ها تو روروئک هم نفس کم میاری و خسته میشی

 

محیا در جستجوی مامان

به راحتی میتونی بشینی و با اسباب بازیهات بازی کنی. دست زدنات که نگو همه عاشقشند

این مکعب های  رنگی رو بابایی به مناسبت روز دختر واست گرفته خیلی دوستشون داری و کلی باهاشون بازی میکنی این مکعب ها ویژگی های زیر را دارن:

  • تقویت عضلات کوچک دست
  • پرورش قوه خلاقیت
  • آشنایی و شناخت رنگها
  • تمرین تمرکز

 

از دندون هم که خبری نیست چندروزی ابریزش بینی داشتی و مرتب آب دهانت میومد که من و بابایی فکر کردیم داری دندون در میاری و همه نق زدنات هم به حساب اون میذاشتیم اما به قول خودمون جلوی فامیل کله شدیم و خبری از دندون نشد.

اینقدر این روزا شیرین شدی که بابایی دیشب بهم گفت شیرین ترین دختر دنیا، دختر ماست وای که چه ذوقی کردم واقعاً بامزه و دوشت داشتنی شدی عسلم به خاطر همین تصمیم گرفتم اسم این پستو شیرین ترین دختر دنیا بذارم اینقدر بلا شدی که وقتی داری گریه میکنی (البته بدون دلیل) و من با عصبانی صدات میکنم سریع میخندی و جو رو عوض میکنی الهی مادر فدات بشه چرا حرص مامانو در میاری نمیدونی مامانی نمیتونه اشکاتو ببینه و اونوقت دخترم الکی گریه میکنی

تا دیر نشده برم سراغ خبرا

البته چون خبرا زیادن اونا رو تو ادامه مطلب گفتم

پس بفرمایید ادامه مطلب...

 

اول از همه اینکه مامانی و اقاجون و عمه و عمو مهدی و خانمش از مسافرت برگشتند و واسمون کلی سوغات اوردند و حسابی ما رو شرمنده کردند. واسه محیاجونم سه دست لباس که یکی از یکی قشنگتر زن عمو حمیده هم یه لباس شیک واست اورده که البته هنوز اندازت نیست و گذاشتم واسه یکسالگیت.

دوشنبه 11شهریور عموحسینم و خانوادش از کربلا اومدن  و ما یه شب شام مهمونشون بودیم . که اوناهم یه گل سر قشنگ واسه قند عسلم اوردن که متاسفانه این گل سر با بقیه گل سرهای دخترم داره خاک میخوره

پس عزیزم کی میخواد این موهای خوشکلت بزرگ بشن

چهارشنبه 13 شهریور خبر رسید که خاله ص

دیقه (خاله مامانی من) در سن 84 فوت کرده خیلی ناراحت شدم . اخه پیرزن تنهایی بود و فرزندی نداشت فقط یه پرستار داشت که از اون نگهداری میکرد.

چندسال پیش که کلاس زبان میرفتم چون نزدیک خونش بود بهش سر میزدم ولی از وقتی سرکار میرفتم متأسفانه زیاد نمیتونستم پیشش برم. آخرین بار که بهش سر زدم تو اردیبهشت 91 بود که هنوز خبرنداشتم محیا رو حامله ام.  محیا که بدنیا اومد میخواستم با محیا جونم یه روز بهش سر بزنم که ...

وااااااااای ی ی که چقدر زود دیر میشود

همون روزا بود که فهمیدم مرخصی زایمان کماکان 6 ماه ست و هنوز به تأمین اجتماعی ابلاغ نشده. متأسفانه من 45 روز غیبت خوردم. آخه این که رسمش نیست تلویزیون میگه 9ماه شده ولی عملاً 6 ماهه اجرا میشه این طرح در بعضی استانها 9ماهه اجرا مشه ولی در بعضی دیگه نه!!!!!!

خلاصه یه فرصت 15 روزه گرفتم تا یه مهد واسه محیاجونم پیدا کنم. خلاصه یه روز صبح با حسینم به چند مهد سر زدیم و بالاخره مهد خاطره رو انتخاب کردیم. ولی تو اتاق شیرخوار یه نفر پرستار بود با تقریباً 8 تا بچه.

حسینم که از همون اول ساز مخالف میزد و میگفت بی خیال کار شو ولی من نمیتونم ازش بگذرم. در اخر تصمیم گرفتیم یه چند ماه مرخصی بدون حقوق بگیریم تا محیا حداقل یکساله بشه

الان منتظر جواب از محل کارم. امیدوارم تو پست بعدی با خبرای خوشحال کننده ای بیام.

راستی خاله فاطمه و انسیه جون و امیرضا با بابشون امروز صبح از مشهد برگشتن. بیچاره ها دیروز در برگشت از مشهد روز پرماجرایی رو پشت سر گذاشتن که خداروشکر همه سالمند و بخیر گذشت. قراره امروز اگه خد ا بخواد بریم  دیدنیشون قول میدم در پست بعدی شرح حادثه را  براتون تعریف کنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مائده(ني ني بوس)
31 شهریور 92 23:14
خاله ٨ ماهگيت مبارك.به به چه لپاي توپول مپوليراستي منم لينكت كردما


خاله جون ممنون
مامان حلما
1 مهر 92 10:53
هشت ماهگیت مبارک عزیزمچقدر شیرین و دو ست داشتنی هستی خاله


ممنون خاله حلماجونو از طرف ما ببوس
الهام مامان محیا
2 مهر 92 9:20
په نظر من ک؟؟؟؟؟ثبت نشده؟؟؟؟؟؟؟
باشه دوباره مینویسم..
عسل و نبات خاله هشت ماهگیتون مبارک دوتا دخترها
خیلی خوردنی شدی
جنس مکعب ها چیه؟؟؟
چقدر اتفاق و زیارت ماشالله

به به خاله الهام گل از اینورا!!!!!خیلی وقته منتظرتیم خاله دلمون واسه نظرات قشنگت تنگ شده بود. جتس مکعبهارو دقیق نمدونم حالت ملامینه داره
محیاناز رو از طرف ما یه ماچ ابدار کن















الهام مامان محیا
3 مهر 92 19:01
سلام اینو بخونید:

البته من ننوشتما یکی برام فرستاده

ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس

http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید....


الهام مامان محیا
10 مهر 92 19:13
مامانی تو رو خدا از این محیا گلی ما زیاد عکس بذار آخه دلمون واسش یه ذره شده
راستی عکسهای جدید محیا آپلود شد .بدو بیا و بگو محیای شما هم اینقدر شیطون شده یا نه هنوز؟ ولی هر چه قدر میکنم کف زدن و بای بای یادش بدم عمل نمیکنه

باشه چشم مگه این دختر میذاره الهام جون بیام نت،محیای من کف زدنو بلده اما بای بای رو یاد نمیگیره وقتی باهاش بای بای میکنم فقط میخنده
الهام مامان محیا
11 مهر 92 18:12
مامانی باهات قهرم
نمیگی دلم واسه محیا تنگ شده؟
خیلی نامردی! نا زن البته
پس کو عکس شیطنت هاش؟ حیف نیست ثبت نشه


راست میگی الهام جونم این روزا سرم خیلی شلوغه ولی خبر زیاد دارم
الهام مامان محیا
11 مهر 92 18:14
راستی چرا موبندهاش خاک میخوره؟؟؟ گل دختر من که قشنگ مو داره!!!میتونی استفاده کنی خیلی هم قشنگ میشه زئد باش برو بزن به موهاش و عکسش رو تا شب بذار
بدو والا الهام بی الهام


واااااااای باشه گلم حتماً الان دخترم خوابه تا فردا حتماً یه عکس میذارم ممنون الهام جون