محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

محیا فرشته دوست داشتنی ما

بالاخره واکسن شش ماهگی

1392/5/9 12:12
نویسنده : مامان محیا
421 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به محیاو همه دوستان گلم که لطف میکنن و به ما سر می زنن

این روزا محیا خیلی بلا شده از وقتی واکسن شش ماهگیشو زده هر شب احیا می گیره و  شبهاخواب نمیره. به خاطر همین وقت نکردم پست مربوط به واکسن شش ماهگیشو زودتر بزنم.

شنبه 5مرداد مثل همیشه بابا یی از سرکار اومد و باهم به مرکز بهداشت رفتیم. قدو وزنت هم خوب بود:

وزن: 6کیلو و 700       قد:  68

خانمی که اونجا بود گفت دخترت از قد بلندهاست آخه قدت از نمودار بالا زده.

درسته که وزنت نیم کیلو از نمودار کم داره ولی نسبت به دو ماه گذشته پیشرفتت عالی بوده فکر کنم به خاطر غذای کمکی بوده. یه بروشور هم بهم دادن که طرز تهیه 14 نوع غذای کمکی رو یاد داده بود.

بعد از چکاب قد و وزن به اتاق واکسناسیون رفتیم. سر حال بودی و داشتی با بابایی بازی می کردی که یهو  واکسنتو زدن و تو از گریه غش کردی

 

الهی بمیرم از گریه صدات در نمیومد آخه اون مَرده خیلی بد واکسن زد به طوری که دخترم شوکه شد. خود اون مرده هم ترسیده بود. از من پرسید همیشه اینجور گریه میکنه؟ گفتم نه دفعه اولشه سریع زیر ناخن هاتو نگاه کرد تا خدای نکرده سیاه نشده باشه

خلاصه یه ربع اونجا موندیم تا آروم شدی و بعد به خونه اومدیم.

تا شب هر 5ساعت یه بار قطره استامینوفن بهت دادم و تبت خیلی پایین بود ولی اخر شب هر دفعه که قطره رو بهت دادم استفراغ کردی و نمیتونستی قطره رو بخوری به خاطر همین تبت بالا بود. دیگه نمیدونستم چکار کنم؟ تا صبح بیدار بودیم دو بار پاشویت کردم و دست و صورتتو با آب سرد شستم تا تبت بالاتر نره تا دو روز تب داشتی ولی الان خوب خوبی...

اینم از واکسن شش ماهگی . برعکس واکسن های دیگه این یکی خیلی اذیت شدی  ایشاا... واکسن یک سالگیت تا اون موقع دخترم بزرگتر و قویتر شده و راحتتر باهاش کنار میاد. 

راستی فرنی، حریره بادام، سوپ مرغ و آب سیب وگلابی غذای این روزهای محیاست.

خدایا شکرت

این هم چندتا عکس از قبل و بعد واکسن

یه روز قبل از واکسن شش ماهگی

 

 دختره داره خودشو آماده میکنه که ببره واکسن بزنه

مرکز بهداشت خیلی به خونمون نزدیکه ولی به خاطر گرمی هوا بابایی دلش نمیاد دخترش پیاده بره و گرما بخوره

 

اینقدر برای این واکسن اذیت شدی که نتونستم از واکسن زدنت عکس بگیرم ولی از عکس های زیر معلومه که دخترم تب داره و بی حاله

 

 شیطونی های محیا وقتی مامان میخواد با اینترنت کار کنه

 

 

 محیا: چیه بابایی؟ باز هم میخوای عکس بگیری!

 اینم اولین سوپ محیا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهام مامان محیا
11 مرداد 92 14:39
ماشالله به گل دختر
اشکال نداره عزیز عوضش بزرگ شدی مریض نمیشی.
با اینکه محیای من 8کیلو بود ولی محیا جونی شما توپول تر از نی نی من نشون میده!!!!مگه نه؟
آره بابا خیلی آسونه آدرس رو میذارم تو نظر خصوصی


سلام الهام جون ممنون که آدرس سایتو فرستادی
آره محیای من قربونش برم توپولیه ولی نمیدونم چرا همیشه وزنش از نمودار کمتره
شيما
15 مرداد 92 15:23
سلام عزيزم. خوبي؟
چه خوب كه واكسن شش ماهگي محيا جونم زديد و راحت شديد

راستي اومدم كه يه چيزي بگم ... كامنتي كه توي وبلاگم برام گذاشته بودي خوندم و به نظر خودم تاييدش كردم! اما الان ميبينم نيست ... انگار حذف شده!!!
خواهش ميكنم دوباره بيا و همون مطالب رو بنويس تا تاييدش كنم. مرسيييي
براي تو و محيا خوشگله


سلام شیماجون شکر خدا خوبیم باشه چشم دوباره میام نظر میدم فکر کنم این دست گل هم اثر اون سوپ ماهی باشه